نامه وارده به یزدفردا :
(نامه­ی  سرگشاده به شهرداری مهریز)یکی به داد این «باغ­شهر» برسد!
یزدفردا :دکتر علی یزدانی راد طی یک نامه سرگشاده که یک نسخه از آن در اختیار یزدفردا قرار گرفته است با خطاب قرار دادن شهردار مهریز سئوالاتی را پیرامون پروژهای در دست اقدام شهرداری مهریز مطرح نمودند که عینا منتشر و آمادگی یزدفردا را برای انتشار پاسخ شهرداری محترم مهریز اعلام می داریم و امیدواریم مسئولان مربوطه با سعه صدر پاسخ های خود را منتقل نموده و شاهد باز بودن گفتگو بین مردم و مسئولین باشیم .
بسمه تعالی
یکی به داد این «باغ­شهر» برسد!
(نامه­ی سرگشاده به شهرداری مهریز)
 
آقای شهرداری مهریز، سلام!
چندی است که در «باغ­شهرِ تاریخی» ما- مهریز- از فیضِ وجود شما و از بهرِ خوشایند خلق، نهضت «خیابون در کردن» و «فلکه ساختن» آغاز شده و با گرمیِ بسیار ادامه دارد! ولی اکنون بیم آن می­رود که گرمیِ سوزاننده­ی این نهضت، دامنگیر باغات و کشت­زارهای خرّم- به مثابه­ی بخشی جدایی­ناپذیر از «باغ­شهر» مهریز- شده و تا ریشه، آن­ها را بسوزاند؛ بلی! مقصود، اجرایِ طرح احداث خیابانی به موازات خیابان سید مصطفی خمینی است که از دل باغات و کشتزارهای دلگشای محله­ی سرحوض (که در افواه، به «بهشت مهریز» موسوم است) گذر می­نماید.  
آقای شهرداری!
نزد شما، «باغ­شهر» بودنِ یک شهر، چه مفهومی را تداعی می­کند؟ چه الزاماتی را به دنبال دارد؟ و چه جایگاهی را در برنامه­های توسعه­ی یک شهر به خود اختصاص می­دهد؟
آیا هرگز فرصت اندیشیدن به این موضوعات را داشته­اید؟ و اگر داشته­اید، اندیشیده­اید؟ و اگر اندیشیده­اید، به نتیجه­ای هم رسیده­اید؟ و اگر به نتیجه­ای هم رسیده­اید، آن را به کار بسته­اید؟
آقای شهرداری!
شما که اصلاح باغچه­ کوچکی را که آبیاری آن، موجبات ویرانی بنایی تاریخی را فراهم می­آورد، منوط به مکاتبات «دستگاه­های اجرایی مربوطه» (!!) و نظر کارشناسان شهرداری می­نمایید، آیا برای احداث خیابان مزبور، مکاتبات لازم را با «دستگاه اجرایی مربوطه» (احتمالاً محیط زیست) انجام داده و از نظرات کارشناسان بهره برده­اید؟
اگر هدف از احداث این خیابان، چیزی غیر از خودنمایی، و مثلاًً کاستنِ از بار ترافیکیِ (!!) خیابان سید مصطفی خمینی است، منطقی می­بود که عریض کردن همین خیابان را مدّ نظر قرار دهید و نه تخریب باغات و کشتزارها را. البته شاید هم این راهکار، از دید شما چندان هم منطقی نباشد؛ از اینرو که به خوبی می­دانید هزینه­ی عریض نمودن خیابان موجود، بسیار سنگین­تر از هزینه­ی تخریب باغات و کشتزارهایی است که بخشی از آن­ها موقوفه است و مابقی را نیز به سادگی می­توان با وعده­ی چند برابر شدنِ باقیمانده­ی ملک به مالکان، متصرف شد و تخریب کرد.
آقای شهرداری!
شما که برای صدور کاربری مسکونی به قطعه زمین مزروعیِ کوچکی که فاقد درخت بوده و چندین سال کشت نشده- و نیز در همسایگی آن، خانه­هایی برپاست- مالک را جان به لب می­کنید، چگونه خود را مجاز می­دانید که به سادگی، چندین هکتار باغ و کشت­زار را به ویرانی بکشید.
آقای شهرداری!
اکنون که ورودی مهریز، بی­سر و سامان رها شده است (نگویید که مربوط به اداره­ی راه می­شود)، چگونه به خود اجازه می­دهید که درآمدهای شهرداری، هزینه­ی احداث خیابان­ها و میادینی شود که تا چند سده­ی آینده نیازی به آن­ها نیست؟
شما که علی­رغم نقش و وظیفه­ای که برعهده­تان نهاده شده است، از همکاری فعّالانه در ساماندهی مجموعه­ی تاریخی مهرپادین – به مثابه­ی هسته­ی آغازین شهر مهریز- به بهانه­های واهی خودداری می­ورزید، چگونه به سراغ طرح­هایی می­روید که اساساً در ضرورت آن­ها و نیز نیّت مجریان آن­ها تردید است؟
آقای شهرداری!
حقیقتاً کدام یک از موارد مذکور در فهرست بلند بالای خدماتتان- که چندی پیش منتشر نمودید- توانسته است به مهریز چهره­ای «شهرگونه» دهد؟ آیا فلان متر آسفالت کردن و بهمان متر سنگ جدول نصب کردن، ارزشِ تهیه و نصب بنرهای تبلیغاتی را داشت؟
آقای شهرداری!
عاجزانه از شما درخواست دارم که قید شکستنِ رکورد معیارهای جهانی سرانه­ی خیابان را زده و با پرهیز از عوام­زدگی، در سال «نوآوری و شکوفایی»، برای شکوفایی «باغ­شهر» مهریز، طرحی نو دراندازید.
 
والسلام
دکتر علی یزدانی راد
شهروند مهریز
یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا